English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
period of production U دوره تولید
production period U دوره تولید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
grandfather file U دوره زمانی که در آن فایل اصلی پدربزرگ بهنگام سازی میشود تا فایل پدر جدید تولید کند و فایل پدر قدیمی پدربزرگ میشود
Other Matches
cooling-off periods U دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling off period U دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
holocene U وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
cooling-off period U دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
interregnum U فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnums U فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregna U فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
capacity cost U هزینه تولید وقتی که واحدتولید کننده حداکثر فرفیت خودرا برای تولید به کار برد هزینه تولید با حداکثر فرفیت
embryophyte U گیاهی که تولید گیاهک تخم زانموده و درنتیجه تولید بافتهای اوندی مینماید
pilot line operation U کار تولید حداقل کالاهای نظامی فقط به منظور حفظ سیستم تولید
component U 1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
components U 1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
producer's goods U هرچیزی که تولید کننده یا صاحب کارخانه در جهت تولید جنس دیگری ازان استفاده کند
second U مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconded U مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconding U مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconds U مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
euler theorem U در صورتی که تابع تولید همگن درجه یک باشد بر اساس قضیه اولر کل تولید مساوی مجموع پرداختی ها به عوامل تولیدمیباشد
production overheads U هزینههای بالاسری تولید هزینههای سربار تولید هزینههای غیرمستقیم تولید
increasing cost industry U حالتی است که چند موسسه به صنعت خاصی بپردازند ودر نتیجه محدودیت عوامل تولید و کمبود انها هزینه تولید بالا رود
planar U روش تولید مدارهای مجتمع بار اعمال مواد شیمیایی به یک قطعه سیلیکن برای تولید قطعه متفاوت
derived demand U تقاضابرای یک عامل تولید که خوداز تقاضا برای کالایی که ان عامل تولید در ان بکار میرودناشی میشود .
cost fraction U نتیجه مستقیم هزینههای مستقیم تولید یا خدمت به تعداد واحدهای تولید شده یاکمیت خدمات
declassified cost U هزینه کالای تولید شده که دران سهم هر یک از عوامل تولید مشخص شده باشد
oem U شرکتی ه قط عاتی تولید میکند که بخشهای اصلی را تولید کنندههای دیگر ساخته اند و محصول را برای کاربر خاص ایجاد میکند
colporteur U کتاب فروش دوره گرد فروشنده دوره گرد
matrix U چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود
matrixes U چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود
light period U دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
production cycle U زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
acceleration principle U یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
spermary U غده تولید کننده منی محل تولید منی
family U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
families U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
mixed capitalism U نظام اقتصادی که در ان بیشتروسایل و ابزار تولید درمالکیت خصوصی قرار داشته و بازار چگونگی تعیین قیمت و تولید را به عهده دارد ولی با وجود این دولت نیز ازطریق سیاستهای پولی مالی و قوانین مختلف درفعالیتهای اقتصادی تاثیرمیگذارد
fullest U مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
full U مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
gnp gap U شکاف تولید ناخالص ملی اختلاف بین تولید ناخالص ملی واقعی وتولیدناخالص ملی بالقوه
half U جمع کننده دودویی که میتواند نتیجه جمع دو ورودی را تولید کند. و رقم نقل خروجی تولید میکند ولی نمیتواند رقم نقل ورودی بپذیرد
producers burden of tax U بار مالیات تولید کنندگان سهم تولید کنندگان از مالیات
semifinal U مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
rimless U بی دوره
courses U : دوره
stadia U دوره
rhythms U دوره
circuit U دوره
stadium U دوره
to have ones fling U دوره
compass U دوره
stadiums U دوره
rhythm U دوره
perimeters U دوره
circuits U دوره
perimeter U دوره
felloe U دوره
felly U دوره
he has run his race U دوره
sets U دوره
setting up U دوره
term U دوره
border U دوره
bordered U دوره
bordering U دوره
one's d. U دوره
pool U دوره
pooled U دوره
pools U دوره
coursed U : دوره
course U : دوره
set U دوره
reviewal U دوره
instar U دوره
contemporary U هم دوره
contemporaries U هم دوره
edges U دوره
edge U دوره
terming U دوره
termed U دوره
periodicity U دوره
periods U دوره
careered U دوره
phased U دوره
phases U دوره
cycled U دوره
sessions U دوره
period U دوره
Ice Age U دوره یخ
epochs U دوره
era U دوره
session U دوره
eras U دوره
cycles U دوره
career U دوره
careers U دوره
epoch U دوره
rims U دوره
peripheries U دوره
cycle U دوره
periphery U دوره
outlining U دوره
outline U دوره
rim U دوره
outlined U دوره
phase U دوره
careering U دوره
outlines U دوره
tournaments U یک دوره مسابقه
meetings U یک دوره مسابقه
maintenance period U دوره تعمیرات
maintenance period U دوره نگهداری
meeting U یک دوره مسابقه
tour U یک دوره مسابقه
touring U یک دوره مسابقه
toured U یک دوره مسابقه
tours U یک دوره مسابقه
magnetic cycle U دوره مغناطیسی
itinerant U دوره گرد
tournament U یک دوره مسابقه
terming U دوره انتصاب
strolling U دوره گرد
termed U دوره انتصاب
courses U دوره مسیرتیراندازی
cycled U دوره گردش
coursed U دوره مسیرتیراندازی
course U دوره مسیرتیراندازی
pedlary U دوره گردی
pentad U دوره پنجساله
period of delivery U دوره تحویل
period of instrument U دوره سنجه
period of office U دوره تصدی
cycle U دوره گردش
period of roll U دوره تناوب
period of vibratio U دوره ارتعاش
payback period U دوره برگشت
number of cycle U تعداد دوره ها
cycles U دوره گردش
term U دوره انتصاب
measuring period U دوره سنجش
melting period U دوره ذوب
innings U دوره تصدی
neonatal period U دوره نوزادی
practice period U دوره تمرین
oxidizing period U دوره احیاء
oxidizing period U دوره اکسیداسیون
payback period U دوره بازپرداخت
pedlars U دوره گرد
pedlar U دوره گرد
pliocene U دوره پلیوسن
rimmed U دوره دار
fiscal years U دوره مالی
revolutions U یک دوره کامل
revolution U یک دوره کامل
budget period U دوره بودجه
caird U دوره گرد
ages U دوره عصر.
careering U دوره زندگی
age U دوره عصر.
house-party U دوره خانگی
cheap jack U دوره گرد
colportage U دوره گردی
conducting period U دوره رسانایی
continous cycle U دوره بی وقفه
contract period U دوره قرارداد
careered U دوره رسمی
crier U دوره گرد
critical period U دوره بحرانی
blocking period U دوره وقفه
biennium U دوره دوساله
basic course U دوره مقدماتی
adolescence U دوره جوانی
process U دوره عمل
processes U دوره عمل
hucksters U دوره گرد
huckster U دوره گرد
fiscal year U دوره مالی
careers U دوره رسمی
encompass U دوره کردن
encompassed U دوره کردن
encompasses U دوره کردن
encompassing U دوره کردن
careers U دوره زندگی
careering U دوره رسمی
action period U دوره کنش
advance course U دوره عالی
advanced course U دوره عالی
critical period U دوره شاخص
cycle time U زمان دوره
duty cycle U دوره کار
house-parties U دوره خانگی
hucksterer U دوره گرد
idle period U دوره استراحت
idle time U دوره عطالت
house party U دوره خانگی
incunabula U نخستین دوره
induction period U دوره انگیزش
infection period U دوره نهفتگی
period of incubation U دوره نهفتگی
inning U یک دوره بازی
germinal period U دوره نوجنینی
internship U دوره انترنی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com